مورچه آشپز

چند روزه علاقه به آشپزی درونم تقویت شده و میخوام روش کار کنم. دیروز یکی از دوستای روزه دارم قرار بود افطار بیاد پیشم و من از ظهر به خودم یاداوری میکردم که براشحلوا درست کنم 

بله آشپزی به صورت حرفه ای رو بنده با حلوا شروع کردم.

ساعت 5 دست به کار شدم, قبلا حلوا درست کردن و زیاد دیده بودم اما دیدن کی بود مانند درست کردن

از مادر سوالای نهایی رو پرسیدم و دست به کار شدم. سر آب ریختن از خواهریم کمک گرفتم و سر تکون دادنشم کلی سوژه جمع شده بودم ولی بالاخره ساعت 6:30 حلوای مورچه خانم حاضر شد.

دوستم اومد و براش افطاری حاظر کردیم و خودمونم نشستیم باهاش همکاری کردیم و بنده بیشتر از اون خوردم.

نظرسنجی کلی از حلوام خوب بود فقط یکم موقع هم زدن آرد زیاده روی کردم و یه کوچولو یه گرفته بود البته دوستم و بقیه متوجه نشدن فقط خواهریم فهمید چون استاد آشپزیه. 

خداروشکر برای بار اول واقعا نه شل شد نه کم شیرین.

امروزم با اجازتون زرشک پلو درست کردم,اونم بدون رب چون یه فامیل دور داریم ما که مرغ با رب دوست نداره و ما هم به احترام اون بدون رب درست کردیم  به زردچوبه اکتفا کردیم.

آشپزی علارقم شیرین بودن و لذت داشتن بسیار سخت و انرژی گیریه, به قول خواهریم کسی که از دور نگاه میکنه فکر میکنه راحته ولی من امروز واقعا خسته شدم,درسته مبتدیم ولی یه اصولی داره که همه باید رعایت کنن و برای همه سختی داره.

خلاصه مرغرو خوردیم و من از دوستان خواستم بهم امتیاز بدن و اینم امتیازای من:

خواهریم7 (مرغم جا داشت بیشتر بپزه)

فامیل دور8 (برنجش براش یکم سفت بود)

راضیم و فردا میخوام خورشت کرفس درست کنم و شله زرد 

همینجوری پیگیر و قفل باشم تا آخر تابستون و قبل شروع ترم آشپزباشی خواهم شد.

نظرات 5 + ارسال نظر
حاج خانم دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:53 ب.ظ http://www.manohajim.blogsky.com

منم میخوام شروع کنم آشپزی رو..اتفاقا منم با حلوا شروع کردم

خیلی خوبه اعتماد به نفستو میبره بالا :)

یک دختر سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:07 ب.ظ http://zendegiyejadidemaan.blogfa.com/

سلام منم بعضی موقع ها خیلی دوس دارم اشیزی کنم و لی اکثرن خسش نیست:)
حالا چی شده تصمیم به اشپزی گرفتی؟

علاقمو بهش کشف کردم. برام عجیبه ولی واقعیت داره.

havooooosh چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:06 ق.ظ http://havooooosh.blogsky.com

سلام امیدوارم که موفق بشی توآشپزی میدونم گاهی یک اتفاق بدباعث میشه آدم بخاطرفرارازفکرکردن بهش وسرگرم کردن خودش دست به کارایی میزنه که قبلاحوصله یاوقت انجام دادنش ونداشت...مطالبت قشنگ وبی ریاوسادست .خوشم اومداونجایی که نوشتی صبر کن گاهی معجزه میکند
تنهایی هایتان را پیش فروش نکنید
فصل اش که برسد به قیمت میخرند..

مرسی عزیزم،آره آشپزی یکی از اون چیزاییه که فکر آدمو به خودش مشغول میکنه و حس خوبی با آدم میده.
واقعا صبر گاهی معجزه میکنه

آلما چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:55 ق.ظ

بابا استعداد.....

مرسییییییی :)

اون آقاهه جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:07 ب.ظ http://lov3r.persianblog.ir

سلام دوستِ عزیز . .
یه کوچولو وقت گذاشتم و مطالبتُ خوندم..
قشنگ مینویسی..
خوشحال میشم یه سری هم بهم بزنی و اگه افتخار بدی بگی با چه اسمی میتونم لینکتون کنم؟!
و خوشحال میشم اگه قابل دونستی منُ هم لینک کنی [چشمک]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد