ما امروز بالاخره بعد از کلی تحقیق و پرسجو رفتیم اسممونو کلاس گرافیک رایانه نوشتیم کلیم اعتماد به نفس داشتم که فتو*شاپ و بلدم و احتمالا یکی جلوترم اما دیدم نه خیر این لامسب و هرچی میشینی پاش بیشتر برات مطلب میریزه بیرون و انگار قرار نیست یه روز تموم شه. استاده بد نبود ولی خوبیش این بود که ۱۲ نفر بیشتر نبودیم و کلاس یه جورایی خصوصی بود
کلاس رانندگیمم نصفش تموم شده و من رابطم هر روز با کلاح بهتر میشه،اوایل یکم به پر و بال هم میپیچیدیم اما الان دیگه داره راه میاد باهام. گوش شیطون کر مربیه میگه راننده خوبی میشم و هنوزم ماشین و خاموش نکردم
خبر بدم دارما اما بذارید تو متن بعدی میگم اگه به خوبی نرسید،البته یکی اون بالا هست که دلمو خیلی آروم میکنه
خداروشکر که هستی خدا جون...
سلام عزیز...
تحریرت خیلی عالیه...
موفق باشی...
زیادم از کلاج توقع نداشته باش گاهی بدجور بی وفایی میکنه
یه کاری میکنم اون از من بترسه نه من از اون:-D